تعریف شرح اللفظیتعریف شرح اللفظی، یکی از اصطلاحات علم منطق و عبارت است از معنی کردن لفظ به لفظی که از آن مانوستر باشد. ۱ - توضیح اصطلاحمعنی کردن لفظ به لفظی که از آن مانوستر باشد را در اصطلاح تعریف شرح اللفظی گویند، مانند اینکه بگوئیم عنقا یعنی سیمرغ و آخشیج یعنی عنصر. تعریف شرح اللفظی را شرح الاسم هم گفتهاند، گرچه در این تعریف، فقط معنای لغوی مراد است که با تبدیل لفظ به لفظ شناخته شدهتر نزد شنونده حاصل میشود و اینگونه تعریف در کتب لغت متداول است. ۲ - تفاوت بین شرح اللفظ و شرح الاسمتفاوت بین تعریف شرح اللفظی و تعریف شرح الاسمی این است که در تعریف شرح الاسمی تصوری اجمالی از معنای لفظ پیش از ثبوت وجود آن در خارج برای منطقی وجود دارد اما در تعریف شرح اللفظی، همان تصوری اجمالی از معنای لفظ هم وجود ندارد و برای حصول این تصور، فرد باید به کتب لغت مراجعه نماید. وقتی کسی از معنای انسان میپرسد و ما در جواب میگوییم: بشر. این تعریف را منطقیان، شرحاللفظی میدانند. اما اگر کسی پیش از علم به وجود انسان از معنای آن سؤال کند و ما بگوییم: حیوان ناطق. این تعریف را شرحالاسمی میدانند و همین است که پس از علم به وجود انسان، منقلب به حدّ حقیقی میشود. روشن است که این انقلاب به حسب حال متعلّم، و الاّ مفهوم حیوان ناطق هیچ انقلابی پیدا نمیکند. معانی لغوی در کتب لغت غالباً از قبیلِ تعاریف شرح اللفظی هستند. ۳ - پانویس
۴ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «حد اسمی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۲/۲۶. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۱۲۹. |